*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

اواسط ماه گذشته میلادی منابع نزدیک به گروه‌های تروریستی مسلح سوری خبری را منتشر و آن را به «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق منتشر کردند، مبنی بر اینکه شاهزاده «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت عربستان سعودی برای درمان بیماری دیسک کمر خود به آمریکا سفر کرده و به دلیل قرار داشتن در شرایط بد جسمانی به این زودی‌ها به عربستان باز نمی‌گردد. 

 

برای چندین روز رسانه‌های مختلف منطقه‌ای و بین المللی به این موضوع پرداختند، چراکه این قضیه از اهمیت بسزایی برخوردار بود و در حالی که برخی منابع تلاش می‌کردند، این خبرها را تکذیب کنند، تصمیمات گرفته شده از سوی مسئولان ارشد سعودی به نحوی بر اخبار منتشره درباره شاهزاده بندر مهم تایید زد. 

ناظران بر این باورند، تمرکز رسانه‌های وابسته به حکومت سعودی بر قضیه جهادی‌های سعودی که در سوریه و دیگر مناطق منطقه که به سرزمین جهاد و یاری توصیف و معروف شده‌اند، به سر می‌برد، «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی را واداشت تا فرمانی صادر کند تا به موجب آن هر شهروند عربستانی که این کشور را به قصد جنگ و به اصطلاح جهاد در کشورهای دیگر ترک کند، حبس خواهد شد و هیچ کس از این فرمان مستثنی نخواهد شد، بلکه برعکس کسانی که از این فرمان عدول و سرپیچی کنند، به اشد مجازات محکوم خواهند شد. 



پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه‌ ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادی‌های سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند. 
با توجه به این سه نکته که در سطور بالا ذکر آنها محافل دیپلماتیک نتیجه می‌گیرند که دولت آمریکا در پس تغییر و تحولاتی قرار دارد که در مواضع عربستان سعودی در قبال بحران سوریه مشاهده می‌شود. 
پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه‌ ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادی‌های سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند.

 این محافل حتی پا را از این هم فراتر می‌نهند و تاکید می‌کنند که تغییر و تحولات بیشتر و عمیق‌تر را باید در ماه مارس آینده مشاهده کرد، یعنی زمانی که غرب روابط جدید خود با ایران را بیش از پیش آشکار و عیان خواهد کرد و موجب خواهد شد تا شاهد تشکیل ائتلاف‌ها و محورهای جدید در نقشه منطقه‌ای باشیم که در آن ترکیه در انزوا و عزلت نخواهد بود، بلکه در راستای هدف کنونی و استراتژیک آمریکا در منطقه یعنی مبارزه با تروریسم جهت تضمین امنیت نفت‌کش‌های آمریکایی گام بر خواهد داشت، چون براساس نقشه پراکندگی کنونی در تیر رس گروه‌های سلفی تکفیری افراط گرایی قرار خواهند گرفت که وزارت دفاع آمریکا آن را در فهرست گروه‌های تروریستی بسیار خطرناک خود قرار داده است. 

در این چارچوب محافل دیپلماتیک منطقه‌ای تاکید می‌کنند که مواضع اخیر عربستان سعودی بازتاب‌های مثبت خود را هفته‌های آینده آشکار خواهد ساخت و نشان خواهد داد که ریاض به این باور رسیده است که بازی‌های جاری در عرصه بین المللی بسیار پیچیده‌تر و بزرگ‌تر از درک و فهم آل سعود شده و توافقات مسکو و واشنگتن مراحل پایانی تحقق و عملی شدن خود را طی می‌کنند. 

و سرانجام اینکه ادامه لجاجت‌های سعودی با واقعیت‌های جاری در عرصه بین المللی و منطقه‌ای و تغییر و تحولات رخ داده در آن و طرح‌های آمریکا غیر ممکن است که در این مرحله بر دو موضوع اساسی و مهم متمرکز شده است، یعنی عقب نشینی امن از افغانستان و تامین امنیت گذرگاه‌های نفتی که نفت‌کش‌های آمریکایی محکوم هستند، از آنها عبور کنند و تصمیمات ایران که بر یکی از مهمترین این گذرگاه‌ها اشراف و نظارت دارد. 


به نظر می‌رسد، تصمیمات اخیر عربستان سعودی با آغاز دور دوم کنفرانس ژنو 2 در ارتباط باشد که به بحران سوریه و آینده آن می‌پردازد و یکی از مهمترین خواسته‌های نظام سوریه در این مرحله از گفت‌وگوها فراتر از توقف حمایت‌های مالی است و آن فراخواندن تروریست‌های خود به داخل است، چون در غیر این صورت با عملیات‌های بسیار سخت و شدید ارتش سوریه در مقابله با گروه‌های مسلح تروریستی مواجه خواهد شد، به خصوص آنکه در این مرحله شاهد روی گردانی ترکیه از عربستان سعودی نیز هستیم و نمود این روی گردانی را می‌توان در بستن گذرگاه‌های مرزی به روی تروریست‌ها ملاحظه کرد و آنچه ترکیه را در این اقدام مصمم‌تر می‌کند، گزارش‌های اطلاعاتی ارائه شده به دولت آمریکا و وزارت دفاع این کشور است که تاکید می‌کند، ارتش سوریه نبردهای استراتژیک خود را به پایان برده و یا در آستانه پایان دادن به آنهاست و با قدرت موفق شده، علاوه بر اینکه ضربات مهلک و سختی را به گروه‌های مسلح تروریستی وارد کند، در بسیاری از مناطق ارتباط آنها را با یکدیگر قطع کند و این به معنای به محاصره در آمدن این گروه‌ها و قطع راه‌های کمک‌رسانی و امدادی به آنهاست که این امر موجب می‌شود تا غلبه بر این گروه‌ها بسیار راحت‌تر صورت گیرد و نمونه این امر را می‌توان در حمله ناکام گروه‌های تروریستی مسلح به زندان حلب مشاهده کرد که بنابر شهادت دستگاه‌های اطلاعاتی غربی در این حمله تروریست‌هایی شرکت داشتند که دارای مهارت‌های بسیار در جنگ بودند و برنامه ریزی‌های دقیقی برای تصرف زندان کرده بودند. 

بدون تردید این پیروزی‌ و مشابه چنین پیروزی‌هایی اگر موفقیت‌ها و پیروزی‌های نظام در پس آن قرار نداشتند، هیچ‌گاه حاصل نمی‌شدند، به ویژه آنکه هر روز خبرهایی درباره مصالحه و آشتی ملی از یکی از مناطق سوریه به گوش می‌رسد و این به معنای حل اختلافات موجود بین نظام سوریه و معارضان سوری است که در پس آن توافقات قدرت‌های بین المللی و منطقه‌ای قرار دارد.
احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دکتر عصام علی العماد الیمنی، شیعه‌شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و فارغ‌التحصیل مدرسه امام محمد سعود عربستان سعودی است. وی که خود زمانی پیرو وهابیت بوده و به مذهب تشیع گرویده، در گفت‌وگویی مفصل با تسنیم به بررسی مهم‌ترین چالش‌های پیشِ‌ روی گفتمان تقریب در جهان اسلام پرداخته و معتقد است وهابیت و جریان تکفیری مهم‌ترین مهم‌ترین مانع وحدت اسلامی است که همواره و به‌ویژه طی دو سه دهه اخیر کوشیده است تا با انواع شگردها بین مذاهب اسلامی اختلاف‌انگیزی کند.

 

افشاگری وهابی مسلمان شده درباره وهابیت

 

عصام العماد معتقد است که وهابیت از ترفندها و شگردهای متعددی برای تقرقه‌افکنی و فتنه مذهبی در بین مسلمانان استفاده می‌کند که از جمله آنها تخریب چهره‌های برجسته و تأثیرگذار تقریبی دنیای اسلام در میان اهل‌سنت و شیعه،‌ تحریف آرا و افکار بزرگان اهل سنت حتی آثار ابن‌تیمیه برای تکفیر شیعیان و نسبت‌ های دروغ به علمای طراز اول اهل تسنن است.

 

وی می‌گوید: از جمله مسائلی که امروز وهابیت به شدت روی آن کار می‌کنند آن است که محتوای توحید تکفیری وهابی را در قالب توحید بزرگان و ائمه اهل سنت مانند امام شافعی، امام فخر رازی و... چاپ کرده و در کشورهای سنی‌مذهب توزیع کرده‌اند.

 

وی معتقد است همه ظهور وهابیت ریشه در مخالفت ابن‌تیمیه با عالم برجسته اهل سنت بازمی‌گردد: ابوحامد غزالی و امام فخر رازی؛ و به جرأت می‌توان گفت که ۹۹ درصد آثار ابن‌تیمیه در رد این دو شخصیت بزرگ است و با رد کردن این شخصیت بزرگ جهان اهل تسنن در حقیقت به مبارزه با عقل و علم کلام (و خداشناسی) برخاسته است. عصام همچنین معتقد است از دیگر شگردهای وهابیت برای ایجاد شکاف میان تسنن و تشیع تضعیف حوزه‌های علمیه اهل تسنن و تزریق شخصیت‌های وهابی به حوزه‌های علمیه اهل سنت است.

 

به عقیده این اسلام‌شناس یمنی‌الاصل حمایت از وزرای فرهنگ کشورهای مختلف برای بایکوت کردن و در تنگنا قرار دادن شیعه از دیگر شگردهای وهابیت است. آنان همچنین کتاب‌های متعددی با موضوع روش تبلیغ در مناطق مختلف جهان اهل تسنن توزیع کرده‌اند و پایان‌نامه‌های دانشگاهی متعددی در حوزه روش تبلیغ در مقاطع دکتری در دانشگاه‌های عربستان دفاع شده است. آنان به هر سرزمینی وارد می‌شوند، ابتدا در ظاهر با اعتقاد مردم همراهی کنند تا بتوانند آرام‌آرام آن ها را جذب و برای خود تربیت کنند و مهم‌ترین زمینه‌ و بستر برای تبلیغات انحرافی آنها، بی‌اطلاعی و بی‌سوادی اغلب مسلمانان است.

 

 

«سلفی» در جهان اهل سنت مفهومی مقدس و ممدوح است

عصام العماد معتقد است یکی دیگر از شگردهای وهابیت برای ایجاد شکاف میان اهل تسنن و تشیع، استفاده از مفهوم «سلفیت» به جای «وهابی» است. کلمه «سلفی» به دلیل انتساب به سلف صالح و بزرگان اهل سنت، در طول تاریخ همواره برای جهان اهل سنت مفهومی مقدس و محبوب تلقی می‌شده، در حالی‌که کلمه «وهابی» واژه‌ای نوظهور منتسب به محمد عبدالوهاب است و جامعه اهل تسنن آن را قبول ندارد. از همین روی کوشیدند تا محتویات تفکرات وهابی را در قالب زیبا و ممدوح و مقبول سلفی به خورد مسلمانان اهل تسنن بدهند.

 

 

سیدجمال؛ نخستین کسی که واژه سلفی را رسانه‌ای و جهانی کرد

وی می‌گوید: سیدجمال‌الدین اسدآبادی به دلیل اقدامات تقریبی و مبارزات‌اش در میان اعراب به جمال‌الدین افغانیِ سلفی مشهور بود. هر چند که واژه «سلفی» از همان قرون نخستین ایلامی مصطلح شد و کلمه سلفی در قرن اول و دوم هم وجود داشت، اما نخستین کسی که این کلمه را به تعبیری رسانه‌ای و جهانی کرد، جمال‌الدین سلفی است.

به همین دلیل است که اعراب و همه مسلمانان به رسم احترام و از سر تکریم به جمال‌الدین و محمد عبده را «سلفی» و نهضت آنان را «حرکة السلفیة» می‌دانند. امام حسن‌البناء مؤسس و رهبر اخوان المسلمین در تعریف این جنبش و برای اصالت دادن به آن می‌گفت «نحن سلفیون». معنا و مفهوم «سلفی» در کلام حسن البناء غیر از معنای «سلفی» در زبان امروز است.

 

این اسلام‌شناس یمنی‌الاصل تصریح کرد: مراد حسن البناء از سلفی آن است که ما اهل سنت حقیقی هستیم و در صدد بازگشت به اندیشه‌های سلف، قرآن، اسلام اصیل محمدی و واقعی هستیم. «سلفی» در زبان جمال‌الدین هم همین معنای بازگشت به اسلام اصیل را دارد.

در زمان مشروطه در اوایل قرن ۲۰ هم همیشه کلمه «سلفی» به اندیشمندان و متفکران بزرگ جهان اسلام مانند امام حسن‌البنا، جمال‌الدین اسدآبادی، محمداقبال لاهوری و... اطلاق می‌شد. تقریبا از زمان رشیدرضا به بعد، زمانی که وهابیت پی بردند که جهان اسلام از کلمه «وهابی» بیزار است، کلمه ممدوح و مقدس «سلفی» را جایگزین کلمه وهابی کردند. بنابراین کاربرد کلمه «سلفی» برای «وهابی» به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد و از زمان ظهور وهابیت تا اوایل قرن ۲۰ کلمه سلفی برای اشاره به وهابیت مطرح نمی‌شد.

 

 

ما اشتباه کرده‌ایم که وهابی را مترادف با سلفی گرفته‌ایم

وی گفت: واقعیت این است که ما هم اشتباه کرده‌ایم که کلمه وهابیت و سلفیت را به عنوان مترادف یکدیگر پذیرفته‌ایم، در حالی که این ترادف اصلا درست نیست. مفتی اعظم اهل تسنن در سوریه، شهید علامه سعید رمضان البوطی در کتاب خود به نام «سلفیت؛ بدعت نه مذهب» صراحتا عنوان کرده که کلمه سلفیت چیزی غیر از کلمه وهابیت است.

یکی از دلایلی که وهابیت تصمیم گرفت خود را با عنوان سلفی در جهان اسلام معرفی کنند این بود که می‌دانستند با این روش می‌توانند سنی‌ها را جذب خود کند. چراکه وهابی منتسب به محمدعیدالوهاب است و به او برمی‌گردد، اما سلفی ادعای بازگشت به اسلام ناب محمدی یا به‌قول برخی از بزرگان به دنبال بازگشت به خویشتن خویش را دارد.

 

 

یک مغلطه بزرگ و تحریف تاریخ

به باور عصام العماد در اوایل قرن ۲۰ مسلمانان تحت تأثیر استعمار، بسیار به تفکرغرب گرایش داشتند و از همین روی سیدجمال‌الدین از احیاگران دنیای اسلام هشدار داد که ما باید به خویشتن بازگردیم و برای القای این معنا واژه سلف را به کار برد و سلفی در کلام او در واقع به معنای بازگشت به اسلام است. در زمان حسن البنا هم سلفی معنای بازگشت به خویشتن دارد، در حالی که امروز وهابیت با مترادف دانستن سلفی و وهابی ادعا می‌کند که حسن البنا اعلام کرده که «وهابی» بوده است.

این یک مغلطه بزرگ و تحریف تاریخ است. در حقیقت حسن البنا از آن جهت خود را سلفی معرفی کرده که قصد داشته تا اعلام کند که در امتداد جنبش جمال‌الدین قرار گرفته است. وهابیون امروز از کلمه سلفی سوء استفاده می‌کنند در حالی که شهیدعلامه سعید رمضان البوطی در کتابش تصریح می‌کند که سلفی به مفهوم بازگشت به خویشتن است و با بدعت وهابیت متفاوت است.

 

 

با یک تغییر اسم توانستند شیعیان و اهل تسنن را به جان هم بیندازند

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر وهابیت با ادعای سلفی بودن می‌تواند به برنامه شیعه وانمود کند که تفکر وهابیت، تفکر اهل تسنن است. همچنان که برخی برادران شیعه به من می‌گویند دشمنان واقعی اسلام همین سلفیت است. اما من به آنها پاسخ دادم که سلفیت غیر از وهابیت است و اینها با یک تغییر اسم ساده توانسته‌اند بسیاری از شیعیان و اهل تسنن را فریب دهند و به جان هم بیندازند. در حالی که در قرن ۱۸ و ۱۹ و حتی تا نیمه قرن بیستم و حوالی سال‌های ۱۹۵۰ کلمه سلفی با مفهوم حقیقی خود مورد استفاده قرار می‌گرفت. از زمان تشکیل دولت عربستان و اقدامات دیپلماتیک آنها در تغییر نام وهابیت، کلمه سلفی به جای کلمه وهابی استفاده شد.

 

 

سلفیون از همان قرون اول وجود داشتند، اما هیچگاه شیعه نکشتند

عصام العماد تصریح کرد: سلفیون از همان قرون اولیه در جهان اسلام حضور داشتند، اما هیچگاه شیعه نمی‌کشتند. امام بخاری و امام مسلم نیشابوری از بزرگان اهل سنت خود سلفی بودند، اما به عنوان سلفی واقعی هرگز فتوا ندادند که مثلا کسانی که قائل به توسل هستند باید کشته شوند. ما باید «سلفی» را با تعریف حقیقی اهل تسنن معرفی کنیم. چون وهابی منسوب به محمد عبدالوهاب است، اما «سلفی» منسوب به امام بخاری سمرقندی، امام مسلم، امام فخر رازی، امام طبری و... است. پس واقعیت آن است که وهابیون خود می‌دانند که اسلام با قرائت محمد عبدالوهاب هیچ جذابیتی ندارد و مسلمانان از آن فرار می‌کنند و معرفی وهابیت به مثابه یک نحله مستقل برای آنها خطر بزرگی است.

 

 

وهابیون با نام سلفی برای خود جلب مشروعیت کردند

وی در پایان گفت: در حقیقت آنها با سلفی خواندن خود از نام بزرگان اهل سنت همچون امام بخاری، امام فخر رازی و... مشروعیت می‌گیرند، چرا که اگر بگوییم اسلام آنها اسلام سلف و بزرگان اهل سنت است، در آن صورت این مسلک مورد استقبال اهل تسنن واقع شده و بین‌المللی می‌شود، اما اسلام عبدالوهاب اسلام انحصاری است و به همین دلایل اینان وهابیت را در پناه کلمه سلفی بردند.

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دانایی اگرچه با مطالعه و تلاش در جهت دستیابی به علوم جدید ممکن می شود، اما بی شک همه اذعان دارند که با وضعیت جدیدی که علوم به خود گرفته غور و تعمق در همه شاخه های علوم برای همه کس میسر نیست و هر کس می تواند برای رسیدن به مرحله تخصص صرفا در یک علم امید داشته باشد.


لذا مراجعه به اهل فن در هر حوزه ای چیزی است که عقل به آن حکم می نماید. از این رو در این سلسله مطالب به طرح برخی سوالات رایج دینی و مذهبی و پاسخ آن به مخاطبین محترم می‌پردازیم.

پرسش؛ آیا در قرآن و روایات مطلبی داریم که نشان دهد نماز باعث آمرزش و پاک شدن گناهان است؟

پاسخ: امام صادق علیه السلام می فرماید: «مثل نماز مثل نهری است که روزی پنج مرتبه در آن خود را شتشو داده و چرکی در بدن باقی نمی ماند. نماز کفاره گناهان است مگر گناهی که موجب خروج فرد از ایمان شود»

عَنْ عَلِی علیه السلام قَالَ «الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ کفَّارَةٌ لِمَا بَینَهُنَّ مَا اجْتَنَبَ الْکبَائِرَ وَ هِی الَّتِی قَالَ اللَّهُ إِنَّ الْحَسَناتِ یذْهِبْنَ السَّیئاتِ ذلِک ذِکری لِلذَّاکرِینَ»؛ نماز های یومیه، کفاره گناهانی است که مابین نمازها انجام می گیرد. به شرط آنکه از گناهان کبیره اجتناب شده باشد. چرا که خداوند فرموده است: حسنات و نیکی ها،(نماز)، بدی ها و گناهان را از بین می برد.

عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَنَّهُ قَالَ «إِنَّمَا مَثَلُ هَذِهِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ مَثَلُ نَهَرٍ جَارٍ بَینَ یدَی بَابِ أَحَدِکمْ یغْتَسِلُ مِنْهُ فِی الْیوْمِ خَمْسَ اغْتِسَالَاتٍ فَکمَا ینْقَی بَدَنُهُ مِنَ الدَّرَنِ بِتَوَاتُرِ الْغَسْلِ فَکذَا ینْقَی مِنَ الذُّنُوبِ مَعَ مُدَاوَمَةِ الصَّلَاةِ فَلَا یبْقَی مِنْ ذُنُوبِهِ شَیئ»؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله: مثل نمازهای پنج گانه مثل پنج مرتبه غسل کردن در یک روز است که چرک و کثافتی در بدن باقی نمی ماند. با مداومت در نماز،گناهی باقی نمی ماند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله مردی را دیدند که می گفت: خدایا مرا بیامرز؛ گرچه بعید است مرا بیامرزی. فرمودند: «چرا به خدا بد گمان هستی؟» گفت: من در زمان اسلام و جاهلیت گناه کردم. حضرت فرمودند: «گناهان زمان جاهلیت با ایمان و گناهان بعد از اسلام با نماز محو می شود. چرا که نماز کفاره گناهان می باشد»(مستدرک الوسائل، ج 3، ص 16-15)

البته افرادی که نماز می خوانند؛ کمتر گناه می کنند. خود نماز جلوی بسیاری از گناهان را می گیرد. اگر نماز، نماز واقعی، با حضور قلب و تمام شرائط اقامه شود؛ سد بزرگی خواهد بود، در برابر گناهان. «نماز بگزار، که نماز آدمی را از فحشا و منکر باز می دارد»(عنکبوت، 45)

پس نماز گناهان سابق را می شوید و جلوی گناهان آینده را نیز می گیرد. این خواص برای نماز گزاری است که واقعا در صدد عبادت و بندگی است. اما نمازگزاری که قصد ریا و خودنمایی داشته باشد؛ از آثار و برکات نماز محروم می ماند. نمازی عامل شست و شوی گناهان خواهد بود؛ که قبول درگاه احدیت قرار گیرد. یعنی قلب و اعضاء نمازگزار پاک بوده و تسلیم اوامر خداوند باشد.

فردی که لحظه به لحظه با فرمان خداوند مخالفت کرده و شرائط بندگی را رعایت نمی کند؛ نماز او بی خاصیت خواهد بود. در روایات آمده است: «کسی که شراب بنوشد تا چهل روز اعمالش قبول نمی شود» (الکافی، ج 6، ص 401) پس هر نمازی کفاره گناهان نخواهد بود.

فردی لحظه به لحظه گناه کرده و از هیچ معصیتی پرهیز نمی کند و بین هر گناه، نماز بخواند؛ این مثل شخص توبه کننده است که بعد از هر توبه، بلا فاصله مرتکب گناه می شود؛ خودش را به تمسخر گرفته است. بله نمازی گناهان سابق را می شوید که نمازگزار قصد رجوع به گناه نداشته باشد. تصمیم بر اطاعت از خداوند و ترک گناهان داشته باشد.

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم


احمدرضا سامانی

سؤالات یک کم سواد از رئیس‌جمهور باسواد.
....................................................
صلام آغای روهانی. بنده یک کم‌ثواد حستم که از مهظر شما چند ثؤال داشطم.
۱. شما گفطید چرا دانشگاه ثاکط اصط و انطغاد داشطید. لتفاً بگویید چرا وغطی در دانشگاه هاظر شدید نگزاشطید طا دانشجویان با شما ثهبط کنند؟
۲. شما به ما گفطید آنحایی که از طوافغ ژنو انطغاد می‌کنند کم‌ثواد حصطند. لففاً بگویید ۲۰درسد بیشطر اصط یا ۵ درسد؟
۳. شما که باثواد حصطید بفرمایید برد برد یعنی حمه را ببرند و ما حیچ نبریم؟
۴. شما که باثواد حصطید بفرمایید پلمپ‌کردن باظرثان آژانص یعنی فعالیت نیروگاه‌های حصطه‌ای؟
۵. شما که با ثباط حصطید بفرمایید داص را کلید باید طلفظ کنیم؟
۶. شما با شعار اعطدال آمدید. لتفاً به ما بگویید یک طراظو برای نشان‌دادن اعطدال باید حر دو ترفش برابر باشند یا اینکه ثمط چپ آن پایین‌طر باشد؟
۷. شما که گفطید از انطغاد اصطغبال می‌کنید به ما بگویید پث چرا طا انطغادی می‌شود ثریع فیلطر می‌کنید و می‌گویید کم‌ثواد اصط؟
۸. شما که با‌ثواد هصطید چرا با کم ثوادها مناضره نکردید؟
۹. شما که باثباد حصطید بفرمایید آیا طاریخ ایران را متالعه کرده‌اید؟ از غرارداد طرکمنچای چیظی می‌دانید؟
۱۰. شما که باثباط حصطید بفرمایید برداشطن تهریم‌ها یعنی تهریم‌شدن چندین شرکت بعد از طوافغ؟
۱۱. شما که باثباد حصطید بفرمایید عظط و شرف ملط یعنی دادن صبد کالا آن حم به این شکل بصیار تاصف‌بار؟
۱۲. شما که اعطدال‌گرا حصطید بفرمایید صبد کالای جوانانی که بیکار حصطند و بیمه نیصطند کجاصط؟ نکند چون ثباد ندارند به ایشان صبد نمی‌دحید؟
....................................................
پی‌نوشت: یادآوری؛ احمدی‌نژاد به شریعتمداری بابت انتقاد از دولت جایزه داد. اما اینجا هر روز برچسب می‌زنند...

احمدرضا سامانی