*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

۲۱۱ مطلب توسط «احمدرضا سامانی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


پخش فیلم سینمایی تایتانیک از شبکه نمایش یک روز پس از آن اتفاق افتاد که رهبر معظم انقلاب گلایه ای عمیق را در مسأله فرهنگ مطرح نمودند و نسبت به رخنه‌های فرهنگی هشدار دادند. آنچه در کار شما از همه عجیب تر مینمود، تبلیغ این فیلم به عنوان یک اثر مناسب برای خانواده ایرانی بود. اکنون در اینجا از جناب آقای کرمی مدیر شبکه نمایش که همواره به عنوان مدیران دغدغه مند، اهل معرفت و متواضع شهره بوده‌ و هستند، این تقاضا وجود دارد که برای ناظران فرهنگی و عموم مخاطبانی که نهاد خانواده و ارزشهای اخلاقی دینی برایشان اهمیت دارد، به چند سوال پاسخ بفرمایند:

-    آیا ترفند “برای اولین بار” به هر قیمتی برای جلب مخاطب و ایجاد هیجان در آنتن تحت مدیریت شما، شیوه مناسبی است؟ حتی اگر نافی ارزشهای سازمان متبوع شما باشد؟ آیا شعف مدیران شما برای پخش “برای اولین بار” بسیاری از فیلمهای مملو از ارزشهای امریکایی تکنیک مناسبی برای مقابله با برنامه های تولیدی و جذاب شبکه‌های بیگانه در ایام نوروز است؟ آیا این پخش “برای اولین بار” نفی تمام ارزشهای سازمانی که تا به امروز مانع پخش این چنین فیلمهایی بوده است، نیست؟

527516 828 چه کسانی به دنبال تسلیم دژهای فرهنگی جمهوری اسلامی هستند؟

-    آیا گمان می‌کنید مخاطب ایرانی منتظر است تا در ایام نوروز یک فیلم تولید ۱۷ سال پیش را تماشا کند؟ آیا فکر نمیکنید هیجانی که در سایتها و برخی مطبوعات درباره پخش این فیلم بوجود آمده بود، در جهت تمسخر شبکه شما بود؟ آیا کامنتهای مخاطبان و اصل خبرها را در این چند روزه مطالعه فرمودید؟ آیا دیدید که هیچ کس از اسطوره سینمایی تایتانیک بی خبر نبود و همگی تنها منتظر بودند لحظاتی را با تماشای “سانسورهای تلویزیون” با خنده و هیجان سر کنند؟ 

-    آیا این کار شما نبش قبر و زنده کردن یک جسد متعفن سینمایی مرده سرشار از ضد اخلاقها و ضدارزشهای امریکایی نبود؟

-    آیا این کار شما خدشه به اعتبار آنتن جمهوری اسلامی ایران و اسباب تمسخر قرار دادن آن برای بسیاری از مردم، رسانه های داخلی و رسانه های خارجی نبود؟ 

-    آیا شما حاضرید این فیلم را، همین فیلم به قول آنونس خودتان “اصلاح شده” را، با پسر نوجوان و باقی اعضای خانواده خود ببینید؟ آیا شما حاضرید الگوی محمد شما در کنشهای اجتماعی، عاطفی و اخلاقی، شخصیت جک در همین فیلم اصلاح شده شما باشد؟ اگر آری پس دیگر حرفی نیست! و اگر نه پس چرا آن را برای دیگر خانواده¬ها توصیه میکنید؟

-    آیا شما این فیلم را به بخشی از همان فضای فرهنگی که به قول رهبر معظم انقلاب (یک روز پیش در مشهد مقدس) به هر حال آن را تنفس میکنیم تبدیل نکردید؟

-    آیا وقتی رهبر معظم انقلاب از ایستادگی و درونزایی سخن میگویند، پخش امریکایی ترین فیلم تاریخ تا امروز چه به لحاظ کنشهای فردی و فرهنگی و چه به لحاظ بازنمایی نشانه شناختی، تمسخر سخنان ارزشمند ایشان در میان مخاطبانتان نیست؟ 

-    آیا توجیه شما این است که همه یا بسیاری قبلا این فیلم را دیده اند و دیگر تأثیر منفی بر پخش آن مترتب نیست؟ آیا باور ندارید که کسانی که به رسانه ملی خودشان اعتماد دارند و بسیاری از کسانی نیز که رغبتی به آن ندارند، آن را ملاک حق و باطل و ارزش و ضد ارزش میدانند و اگر چیزی از تلویزیون پخش شد برای آنها حکم حلیت صادر میکنند؟ آیا نمیپذیرید که وقتی تلویزیون عشق خودبرآمده و بی ریشه دختر و پسر که در تعارض با خانواده است را به رسمیت میشناسد و به آن تقدس میبخشد، دیگر حریمها و بکارتهای ذهنی برای بسیاری از مخاطبان از میان میرود و قبحها ریخته می¬شود؟ 

-    آیا میدانید یا نمیدانید که با این کار به بسیاری از ضد ارزشهای نهادینه شده مهر تأیید میزنید و آنها را در ذهن و روان مخاطب تثبیت میکنید؟ منظورم مخاطبانی که فیلم را بر آنتن شما دیدند نیست. منظورم مخاطبانی است که دست کم خبر آن را شنیده اند. از این پس گفته نمیشود “بابا تایتانیک هم از تلویزیون پخش شد”؟ آیا میدانید معنای این تلقی و برداشت اجتماعی از عمل شما چیست؟

527518 514 چه کسانی به دنبال تسلیم دژهای فرهنگی جمهوری اسلامی هستند؟

 

-    آیا گمان نمیکنید تیم و افرادی که به خدمت گرفته اید شاید به دنبال تغییر و ساختارستیزی ملاکهای ارزشمند و اخلاقی پخش در سازمان باشند؟ آیا دقت دارید این تیم همان کسانی هستند که سالها پیش با پخش فیلمهایی همچون ارباب حلقه ها ملاکهای سنتی سازمان را زیر پا گذاشتند؟ آیا دقت دارید این تیم همان کسانی هستند که با پخش تغییر یافته و سانسور شده یک اسطوره کلاسیک یونانی و کاملا شناخته شده در فیلم تراوا با وجهه و اعتبار رسانه ملی بازی کردند و همان زمان نیز از سوی مطبوعات مورد تمسخر قرار گرفتند که چه اصراری هست یک اسطوره شناخته شده یونانی را سانسور کنیم و داستانش را تغییر دهیم تا قابل پخش باشد؟

-    آیا گمان نمیکنید این افراد به دنبال و درآرزوی آن هستند که تا آنجا شاخصهای فرهنگی جمهوری اسلامی را زیر پا بگذارند که فیلم “خواننده” کیت وینسلت و فیلم “جاده انقلابی” لئوناردو دکاپریو را هم بتوانند از رسانه ملی پخش کنند؟ پخش فیلم¬ها به خودی خود برای مردم فهیم ما تأثیرگذار نیست و آنها همواره فاصله خود را از ضد فرهنگها حفظ میکنند ولی آیا توجه دارید که پخش این فیلمها از رسانه جمهوری اسلامی به معنای عدول و عقب نشینی از شاخصهای فرهنگی است و همه مخاطبان در خودآگاه و ناخودآگاه خود میپذیرند که جمهوری اسلامی از مواضع فرهنگی اش عدول کرده است؟ آیا گمان نمیکنید کسانی که به خدمت گرفته اید شاید آگاهانه در پی همین هدف باشند؟ اگر نه لطفا بفرمایید پخش این فیلم چه خاصیت و اثر دیگری را به همراه داشته است؟ 

-    جناب آقای کرمی آیا شما شخصاً نسخه اصلاح شده را تماشا کردید؟ آیا دیدید که چگونه “عشق به سبک امریکایی” به مخاطب عرضه شد؟ آن هم از تریبون جمهوری اسلامی ایران؟ آیا اساساٌ میدانید تایتانیک اسطوره عشق امریکایی است و حالا این اسطوره مورد تأیید رسانه ملی جمهوری اسلامی قرار گرفته است؟ آیا میتوانیم این کار را در راستای ترویج سبک زندگی ایرانی اسلامی ارزیابی کنیم؟ آیا به نظر شما یقه زدن نرم افزاری یا سانسور سکانسهای برهنگی، ماهیت این اسطوره امریکایی را تغییر داده است؟ آیا شما فیلم را دیدید که بدانید چگونه عشق بی ریشه دخترک، مقدس و مصلحت اندیشی خانواده او، منفعت طلبانه ترسیم شده بود؟ آیا دیدید که چگونه تأیید کردیم عشق بی ریشه میتواند و باید ملاک تقابل با خانواده قرار گیرد؟ از به تصویر کشیدن عمل شنیع شرطبندی که تا پایان فیلم بر زیبایی آن تأکید میشود صرف نظر میکنم و تنها میپرسم آیا این سبک از عشق ورزی که ذاتاً امریکایی است و حتی غربی به معنای تاریخی آن هم نیست، مورد تأیید شماست؟ 

-    در جداولی که ماهانه برای گزارش عملکرد مثبت فرهنگی تان برای رئیس سازمان ارسال میکنید و در آن سهم درصدی هر فیلم را از دین و اخلاق و امید و آگاهی مشخص میفرمایید این فیلم در کجا قرار می گیرد؟

-    جناب آقای کرمی شما مرد دغدغه مند و صالحی هستید و اگر جز این بود پرسشگری از شما چه فایده ای داشت؟ آیا بهتر نیست در روند مدیریت شبکه تجدید نظر بفرمایید؟ آیا کسانی که چندی پیش فیلم فراموش شده هری پاتر را با دوبله بسیار رقت انگیز از شبکه شما پخش کردند همان کسانی نیستند که این فیلم را به شما توصیه کرده اند؟ آیا این دو فیلم دقیقاً یک اثر یعنی “تسلیم شدن رسانه جمهوری اسلامی در مقابل هجمه جبهه فرهنگی بیگانه” را درمیان مخاطبان دوست و دشمن شما القاء نمیکند؟ آیا نمیپذیرید که کسانی که برای پخش اینگونه فیلمها از سیمای جمهوری اسلامی ایران در مجموعه شما له له میزنند اگر دستشان برسد برنامه اسکار را نیز زنده همانند جشنواره فجر از شبکه شما پخش خواهند کرد؟ پخش اسکار نیز مسأله خاصی نیست و مخاطبان داخلی دنبال کننده به هر نحو آن را هم میبینند؛ مسأله این است که رسانه عزیز جمهوری اسلامی ایران چه چیزی را تأیید میکند؟ چرا توجه نداریم که برنامه¬ای وجود دارد تا این دژ فرهنگی انقلاب اسلامی، غرفه به غرفه فتح شود و از ارزشهای متعالی اش عدول کند؟ آیا بهتر نیست اندکی بیشتر بیاندیشید؟

منبع: مشرق

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نظر می‌رسد که جنایات گروه‌های تکفیری در سوریه پایانی ندارد. گروه‌های تکفیری در سوریه در تازه‌ترین جنایات این گروه‌ها، شبکه‌های اجتماعی اینترنتی اقدام به انتشار تصاویری از گروه تروریستی «جبهه النصره» کرده‌اند که در آن نشان داده شده، عناصر این گروه تکفیری پس از جدا کردن سر دو نفر از نیروهای ارتش سوریه در حمله به زندان مرکزی درعا واقع در جنوب سوریه اقدام به پختن آن روی آتش می‌کنند.

 «پختن سر قربانیان»،جنایت جدید تکفیری‌ها

منبع : فرهنگ نیوز

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نقل از  «یونایتدپرس اینترنشنال»، کاخ سفید خروج روسیه از گروه ۸ را اعلام کرد.

بر اساس این گزارش، اعضای گروه ۷ متشکل از کانادا، آلمان،فرانسه، ایتالیا، ژاپن، انگلیس و آمریکا روز گذشته در جریان نشستی در هلند با انتشار اعلامیه‌ای در لاهه، ضمن محکومیت رسمی موضع‌گیری اخیر روسیه درباره تحولات اوکراین و استقلال شبه‌جزیره کریمه از این کشور، اخراج روسیه از گروه ۸ را اعلام کردند.

اعضای گروه هفت همچنین اعلام کردند که در حمایت از استقلال و تمامیت ارضی اوکراین، همه‌پرسی استقلال کریمه را به رسمیت نمی‌شناسند.

گروه ۸ گروهی غیر رسمی است

«سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه در واکنش به این اقدام گروه ۷، در کنفرانسی خبری گفت: « گروه ۸ ، گروهی غیر رسمی است و هیچ کس برای پیوستن به آن کارت عضویت ندارد و هیچ کسی هم نمی‌تواند دیگر اعضا را اخراج کند. اگر شرکای غربی ما فکر می‌کنند که از این قالب خسته شده‌اند، مشکلی نیست چرا که ما هم به آن اصراری نداریم و فکر نمی کنم این موضوع مشکل خاصی را برای ما ایجاد کند.»


 لغو نشست سوچی و برگزاری دور بعدی نشست در بروکسل

به این منظور رهبران گروه هفت از لغو برگزاری نشست بعدی این گروه در بندر سوچی در روسیه خبر داده اند و قرار است اجلاس بعدی خود را به جای بندر سوچی در بروکسل برگزار کنند.

قرار بود این اجلاس با عنوان گروه هشت با حضور روسیه در ماه ژوئن، خردادماه آینده در سوچی برگزار شود اما «هرمان وَن رامپوی» رئیس اتحادیه اروپا اعلام کرد که سران گروه هفت، تصمیم گرفته اند در واکنش به پیوستن کریمه به روسیه، به سوچی نروند و این نشست بدون حضور روسیه برگزار خواهد شد.

آمریکا و اروپا پس از الحاق شبه‌جزیره کریمه از اوکراین به روسیه، علیه مسکو تحریم‌هایی را اعمال کردند. غرب در عین حال هشدار داده است که چنانچه روسیه بخواهد به رویه خود در مناطقی دیگر از آن کشور ادامه دهد با واکنشی شدید روبه‌رو خواهد شد.

روسیه در واکنش تحریم‌هایی را علیه برخی کشورهای غربی از جمله کانادا وضع و تهدید کرده که اقدامات خصومت‌آمیز غرب را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت.

منبع: فارس
احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم


مجموعه‌اى که متصدى امر کتاب است، نمیتواند با اتکاء به این فکر که ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضرى را وارد بازار کتابخوانى کند . همچنان که داروهاى مسموم ، خطرناک و مخدر را متصدیان امور این داروها را آسان و بى‌قید در اختیار همه نمی گذارند.

 نویسنده هنرمندی است که هنر خود را وسیله تبلیغ یک نوع ایدئولوژی قرار می دهد و اعتقادات، افکار و نوع نگاه خود به زندگی را به خواننده القاء می کند.

ناباکوف در این باره می گوید: «نویسنده را از سه نظرگاه می‌توان بررسی کرد؛ می‌توان او را یک داستان گو، یک آموزگار، و یک افسونگر دانست. یک نویسنده بزرگ ترکیبی از این سه است. اما افسونگر درون اوست که مسلط می‌شود و او را به نویسنده‌ای مهم بدل می‌کند.»

حال با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، ناشران کتاب های صادق هدایت و دولت آبادی و … امیدوار شده و کتاب های خود را  که باعث انحراف در افکار و اعتقادات نسل جوانان می شود با اشتیاق تمام  روانه بازار کرده اند. چرا که سید‌عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد درباره آثار هدایت می گوید : «آثار هدایت هم مانند آثار دیگر نویسندگان ایرانی است. طبیعتاً زمینه‌های نشر آثارش با شرایط عمومی که نشر ما دارد، است و طبق همان ضوابط ما در قوانین عمل می‌شود».

* صادق هدایت: من بیشتر دوست داشتم با یک نفر دوست یا آشنا حرف بزنم تا با خدا

آنچه که با خواندن کتاب های “صادق هدایت” بر خواننده آشکار است ، آن است که او در سرتاسر داستان های خود دچار پوچی و پوچ گرایی است و این نوع نگرش او به زندگی باعث شده است  تا برخی از خواننده های داستان های او به افسردگی شدید دچار شوند. زیرا صادق هدایت به بی خدایی رسیده بود و در آثار خود چندین بار به این بی اعتقادی اقرار می کند. یکی از معروف ترین و آخرین داستان های او “بوف کور “است که سراسر داستان را نا امیدی، کفر، درد، رنج و عذاب فرا گرفته است. 

محوریت اصلی داستان یک تصویر توهمی است که تا آخر داستان همراه نویسنده می ماند. در این تصویر ذهنی دختری در حال دادن خمره ای به پیر مردی هندی و بد قیافه است که بین دختر و پیر مرد رودی قرار دارد. در طول داستان افراد مختلفی را جای دختر و مردمان شروری را جای پیرمرد می گذارد تا جایی که حتی او خدا را با آن پیر مرد زشت مقایسه می کند.
در این کتاب مکرر پوچی دنیا و بی خدایی به خواننده القا می شود. صادق هدایت در طول این داستان همسر خود را فقط بدکاره خطاب می کند و تمام افراد شهر را رجاله می داند. او تمام مردم شهر را پست می داند و فکر می کند تنها او در این جهان شخصی متفاوت است.

“صادق هدایت” در کتاب “بوف کور “می گوید: ” هیچ وقت نه مسجد و نه صدای اذان و نه وضو و نه اخ و تف انداختن و دولا راست شدن مقابل یک قادر متعال و صاحب اختیار مطلق که باید به زبان عربی با او اختلاط کرد در من تاثیری نداشته است. اگرچه سابق بر این وقتی سلامت بودم چند بار اجبارا به مسجد رفته ام و سعی می کردم که قلب خود را با سایر مردم جور و هماهنگ بکنم. در موقع دعا کردن چشم هایم را می بستم و کف دستم را جلوی صورتم می گرفتم. من بیشتر دوست داشتم با یک نفر دوست یا آشنا حرف بزنم تا با خدا، با قادر متعال! چون خدا از سر من زیاد بود “.

69109 206679 1395054858  در سایه غفلت مسئولان؛ محصول جدید انحراف در راه بازار!

صادق هدایت: انسان نه فقط احمق ترین حیوانات است،بلکه درنده ترین و شریر ترین آنهاست

* نظر اندیشمندان کشور درباره آثار صادق هدایت

مقام معظم رهبری: صادق هدایت جزو نویسندگان بزرگ دنیا نیست. اگر شما صادق هدایت را با نویسنده‌هاى معروف دنیا مقایسه کنید ، چه نویسنده‌هاى روسى، چه نویسنده‌هاى فرانسوى، چه نویسنده‌هاى انگلیسى؛ اینهایى که رمانهاى معروف را خلق کردند و داستانهاى بزرگ را نوشتند، در مقابل آنها بچه‌ى کوچکى است!

استاد مطهری: « در عصر ما به تقلید از اروپاییان و به علل دیگر که اکنون جای ذکرش نیست، نویسندگانی بدبین پیدا شده اند که زهرهایی را از این راه به جان جوانان می ریزند و آنان را بی علاقه به زندگی و احیانا وادار به خودکشی می کنند و از طرف عوامل مرئی و نامرئی مورد تشویق قرار می گیرند و روز به روز به عددشان افزوده می گردد. صادق هدایت از این گروه است. نوشته های وی به قول ویلیام جیمز حالت همان خوکی را می نمایاند که زیر تیغ ناله سر می دهد و یا موشی که در حالی که مشغول جان دادن است جیر جیر می کند.»

69109 206680 1395054858  در سایه غفلت مسئولان؛ محصول جدید انحراف در راه بازار!

صادق هدایت: خودکشی در خمیره و سرشت بعضی ها هست و نمی توانند از دستش بگریزند

استاد رحیم پور ازغدی: صادق هدایت یکی از بهترین نویسندگان زمان خودش بود ولی، از نظر محتوایی و درون مایه وی آدم بیماری بود که جز سیاه جلوه دادن جامعه و انسان ها و پوچ گرایی هیچ مفهوم متعالی از آثارش به دست نمی آید. صادق هدایت با نوشته هایش بر جهان بینی برخی از جوانان آن دوره اثر گذاشت و پیام نفرت و یاس به جامعه ارسال کرد، پس یک نویسنده هنرمند و یک خواننده تیز بین باید تکنیک را از محتوا تمیز دهد.
آثار هنری و ادبی به مخاطبش خوراک فکری می دهد حتی اگر مخاطب فقط به قصد تفریح و سرگرمی این اثر را مطالعه یا تماشا کند، این آثار قلب و مغز وی را در بر می گیرد و چارچوب فکری و نظری خود را ناخواسته با پیام آن اثر همسو می کند.

دکتر شریعتی در کتاب « تاریخ تمدن » می گوید: «صادق هدایت نمونه انسانی است که واقعیت برایش پوچ است و هیچ. بنابراین در جستجوی گمشده ای است که خلاء وجودیش را پر کند و عبث بودن خودش را معنی بدهد…{ نهایتا هدایت} به آخرین نقطه تفکرش می رسد و می بیند آن خلاء را با هیچ چیز نمی تواند پر کند…»

سید علی موسوی گرمارودی: شرم می‌کردم از خودم اگر بر صادق هدایت لعنت نمی‌فرستادم. خداوندا صادق هدایت را لعنت کن. نویسنده‌ی «توپ مرواری» (صادق هدایت) توهین‌های زشتی به امام حسین (ع) کرده است، وظیفه‌ی هر قلم به دستِ اهل قبله می‌دانم که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه بی‌شرف‌هایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسمشان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند.

سوال اینجاست که با توجه به اظهارنظر صاحبنظران و نویسندگان متعهد کشور و نیز درکی که این قشر از جامعه از حساسیت قلم خود دارند، چرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهر ابطال به تمام این اندیشه ها زده و تفاوتی  میان مشی فکری و نوشتاری نویسندگان متعهد و غیر متعهد قایل نشده است و آثار این نویسنده پوچ گرا را در ردیف سایر نویسندگان ایرانی قرار می دهد و به آن هویتی جعلی می بخشد؟

69109 206681 1395054858  در سایه غفلت مسئولان؛ محصول جدید انحراف در راه بازار!

* سر آخر هم یک جمله از کتابی که قرار بود خمیر شود، بیشتر حذف نشد

محمود دولت آبادی در کتاب “کلیدر” خود اینگونه درباره سبک زندگی ایرانیان می گوید:  «ما را مثل عقرب بار آورده اند؛مثل عقرب!
ما مردم صبح که سر از بالین ورمی داریم تا شب که سر مرگمان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛بخیل! خوشمان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم؛ خوشمان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم.
اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می جود. تنگ نظریم ما مردم. تنگ نظر و بخیل. بخیل و بدخواه. وقتی می بینیم دیگری سر گرسنه زمین می گذارد، انگار خیال ما راحت تر است. وقتی می بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او کمک کنیم، باز هم مایه خاطر جمعی ما هست. انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم!»

  
69109 206682 1395054858  در سایه غفلت مسئولان؛ محصول جدید انحراف در راه بازار!

محمود دولت آبادی: تا چه مایه اندوهناک و دشوار می تواند باشد عالم
وقتی تو هیچ بهانه ای برای حضور در آن نداشته باشی …

چندی پیش از رفع مشکل ممیزی رمان پرحاشیه «زوال کلنل» محمود دولت آبادی و انتشار قریب الوقوع آن خبرهایی منتشر گردید. این در حالی است که این نویسنده در سال ۱۳۸۸ نتوانسته است مجوز این کتاب  را دریافت کند و معتقد است که این کتاب نیاز فرهنگی کشور در دوران بحرانی سال ۱۳۸۸ بوده است و در اظهار نظری قابل تامل می گوید:« بر اساس قانون اساسی ایران اتاق ممیزی غیر قانونی است در آن موقعیت ویژه‌ی که ایران و ایرانی در بحران بود راهی دیگر نبود که بخواهم طی کنم مگر این که دیگران را متقاعد کنیم این اثر نه تنها خطری برای جامعه ندارد که نیاز فرهنگ هم  هست  و سر آخر هم یک جمله از کتابی که قرار بود،  خمیر شود بیشتر حذف نشد».

از نگاه این نویسنده که سال ۱۳۸۸ را بحران زده می خواند ، شخصیت باسواد و فرهیخته جامعه آرمانی او که زنگارها را می زداید اینگونه است. 

«محمد خاتمی شخصیت با سواد و فرهیخته‌ای است که در انتشار کتاب موثر بود و همچنین بها‌ءالدین خرمشاهی، کامران فانی،  احمد مسجد جامعی کمک کردند تا کتاب مجوز بگیرد. به نظرم این جور آدم‌ها نقش مهمی در فضای فرهنگی دارند و کارشان این است که زنگارها را بزدایند».

* انتخاب و گزینش کتاب از دیدگاه مقام معظم رهبری

«کتاب، محصول فکر و مغز و تجربه و هنر و ذوق یک کسى است یا کسانى است که این کتاب را تهیه و تولید کرده‌اند. لزوماً هر کتابى مفید نیست و هر کتابى غیرمضر نیست. بعضى کتابها مضر است. مجموعه‌اى که متصدى امر کتاب است، نمیتواند با اتکاء به این فکر که ما آزاد میگذاریم، خودشان انتخاب کنند، هر کتاب مضرى را وارد بازار کتابخوانى کند . همچنان که داروهاى مسموم ، خطرناک و مخدر را متصدیان امور این داروها را  آسان و بى‌قید در اختیار همه نمی گذارند.

باید کتاب خوب و سالم را در اختیار گذاشت. بیشتر هم باید توجه کرد به این که آن کتاب بتواند هم پرورش فکرى بدهد، هم راه درست را در اختیار بگذارد. بنابراین در کنار برنامه‌ى مطالعاتى، توجه به این نکته هم لازم است… ما مى‌بینیم در مجموعه‌ى کتاب و بازار کتاب، گاهى اوقات هدایت هاى همراه با انحراف را دنبال میکنند؛ بخصوص سراغ مسائلى میروند که براى ذهنیت جامعه، براى ذهنیت کشور، چه از لحاظ جنبه‌هاى اخلاقى، چه از لحاظ جنبه‌هاى دینى و اعتقادى، چه از لحاظ جنبه‌هاى سیاسى، زیانبخش است. انسان به وضوح مشاهده میکند که در بازار کتاب، در مجموعه‌ى کتاب، دستهائى فعالند؛ یک چیزهائى را وارد کنند، ترجمه‌هائى را به وجود بیاورند، با مقاصد سیاسى؛ ظاهرش هم فرهنگى است، اما باطنش سیاسى است.»

(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان کتابخانه‌ها و کتابداران۲۹/۴/۹۰)

* کتاب غذای روح انسان است

بدیهی است که القای روحیه ناامیدی، بی اعتمادی به ذات قدسی پروردگار، زیر سوال بردن اعتقادات دینی و فرهنگی، ایجاد انحراف فکری در سطح جامعه ، ایجاد فضای ابهام و بی قانونی ، …. با قلم یک نویسنده غیر متعهد و منحرف در سطح جامعه جاری می شود. بنابراین وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در این حوزه از روح و جان خوانندگان و به خصوص جوانان محافظت نموده و متعهدانه در راستای دادن مجور انتشار به کتاب ها ، نشریات و روزنامه ها اقدام نماید.

امیدواریم وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونین ایشان، بدانند که در مسندی نشسته اند تا به مدد ترویج امر کتاب و کتابخوانی و انتشار اخبار و اطلاعات در سطح جامعه ،توکل و اعتماد، ارج گذاری و مراقبت از هویت ملی، امید به آینده، پویایی و نشاط،  را در میان اقشار مردم تقویت کنند و کشور را در راه رسیدن به اهداف والای خود یاری رسانند. و یادمان باشد که همچنان شبیخون فرهنگی، خطرناک ترین تهاجمی است که هر روز با شکل و شمایلی جدید و نو کشور و ملت ما را تهدید می کند.

«امروز هیچکس نمی‌تواند انکار کند که فوری ترین هدف دشمنان جمهورى اسلامى، تسخیر پایگاه هاى فرهنگى در کشور است. آنان درصددند بدین وسیله، باورهاى اسلامى و انقلابى را که اصلى‌ترین عامل ایستادگى ملت ایران در برابر نظام سلطه‌ى استکبارى است، از ذهنها و دلها بزدایند و باورهاى سلطه‌پذیرى و فرودستى در برابر غرب را به جاى آن بنشانند. تلاش آشکار از سوى واسطه‌ها و دست‌نشاندگان امپراتوریهاى زر و زور، در بسیارى از عرصه‌هاى فرهنگى براى تردید افکنى در مبانى اسلام و انقلاب، امروز افراد دیر باور را نیز به دغدغه افکنده است، و کسانى که دیروز هشدار در برابر شبیخون فرهنگى را جدى نمی‌گرفتند، امروز آن را به چشم خود مى‌بینید. بی‌شک نخستین آماج این شبیخون، جوانان‌اند، به ویژه آنانکه در جاده‌ى دانش و فرزانگى قدم برمى‌دارند و آینده‌ى فرهنگى و سیاسى کشور در دست آنها است.» (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱/۶/۱۳۸۰)

منبع: فرهنگ نیوز

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم


با فرا رسیدن ماه اسفند و قرار گرفتن در آستانه ی سال نو، کوله بارهای بسیاری به عزم سفر به مناطق مختلف بسته می شود و چهار گوشه ی کشورمان پذیرای خیل عظیم مسافرانی می گردد که هریک با نیتی مقصدی را برمی گزینند. اما شاید کمتر مقصدی را بتوان یافت که هر ساله میزبان میلیون ها مسافر مشتاقی است که از دورترین نقاط کشور، نه به قصد دیدار با خویشاوندان، و نه با هدف بهره گیری از امکانات رفاهی و سیاحتی خود را به آنجا می رسانند. کاروان هایی که لذت تجربه ی سفری معنوی در بازدید از مناطق جنگی بازمانده از جنگ تحمیلی را به اقامت در لوکس ترین هتل ها و تماشای زیبا ترین مناظر طبیعی ترجیح می دهند و ما آنان را با عنوان «راهیان نور» می شناسیم. کاروان هایی متشکل از اقشار مختلف مردم به ویژه دانشجویان، طلاب، دانش آموزان و اساتید دانشگاه که به رسم هر ساله با آغاز اسفند ماه رهسپار مناطق جنوبی وغربی کشور می شوند تا ضمن دیدار از مناطق مرزی وعملیاتی همچون شلمچه، هویزه، فکه و… با آرمان های شهدا و ایثار گران تجدید میثاق کنند.

کاروانهای راهیان نور و هیاهوی رسانه های بیگانه

 نکته ی قابل تأمل این جاست که طی سالهای اخیر این سفرها به شدت مورد توجه و تجزیه و تحلیل رسانه های بیگانه قرار گرفته است؛ آنان که مترصد کوچکترین فرصتی برای زیر سوال بردن حرکت های خودجوش و انقلابی مردم می باشند همواره برای تخریب چهره ی نظام و آرمان های انقلاب اسلامی تلاش می کنند تا با دستاویز قرار دادن حوادث جاده ای رخ داده در مسیر کاروان های راهیان نور و بزرگ نمایی ابعاد آن به القای این موضوع بپردازند که سفر این کاروان ها به علت عدم برنامه ریزی، فقدان ایمنی و امکانات لازم ، مسافرتی پرخطر و حتی برای اقشاری همچون دانش آموزان اجباری است تا اهداف والا و ارزشمند این گونه سفر ها را در هیاهوی تبلیغاتی و رسانه ای پنهان کنند.

67603 202210 1394003983 سفری که دشمنان را به هراس انداخت

چرا رسانه های بیگانه از کاروان های راهیان نور درهراسند؟

اما این که چرا استقبال پرشور و فزاینده ی مردم از سفر به مناطق جنگی تا این حد برای رسانه های معاند گران تمام شده و آنان را برای تخریب اهداف این سفرها به تب و تاب انداخته است موضوعی است که با باز نگری حوادث دوران جنگ تحمیلی می توان به روشنی دریافت.

آنچه مسلم است دشمنان ایران اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب و طی ۸ سال جنگ تحمیلی از هیچ تلاشی برای مهار کردن انقلاب و ضربه زدن به اهداف آن فرو گذار نکردند ؛ جنگی که با حمایت غرب و آتش افروزی رژیم بعث آغاز شد علی رغم میل و پیش بینی های دشمنان به نفع جمهوری اسلامی ایران به پایان رسید؛ مهمتر این که ۸ سال حماسه و ایثار موجب گسترش و تقویت فرهنگ مقاومت در میان مردم شد.

67603 202208 1394003983 سفری که دشمنان را به هراس انداخت

اما با به پایان رسیدن جنگ خیلی ها گمان می کردند که با بازسازی ویرانی ها و آثار باقی مانده از آن خاطرات دفاع مقدس در غبار گذر زمان به فراموشی سپرده خواهد شد، که البته برای بیگانگان و گروهی از معاندین که خارج از مرزهای میهنمان روزگار می گذراندند رنگ باختن یاد فداکاری ها و رشادت های دوران جنگ تحمیلی بهترین اتفاقی بود که آرزوی آن را در سر داشتند. موضوعی که بدون شک در سایه ی استقبال پرشور جوانان و زائران مناطق جنگی به آرزویی دست نیافتنی تبدیل شد؛ با این اوصاف تحلیل رفتار ها و واکنش های رسانه های بیگانه چندان پیچیده به نظر نمی رسد. 

هراس دشمنان از انتقال فرهنگ دفاع مقدس به نسل هایی که وقایع جنگ را درک نکرده اند امری طبیعی است و زنده نگاه داشتن یاد و خاطره ی شهدا در کنار روشن کردن ابعاد گوناگون جنگ در شرایط سخت و بحرانی، بدون شک آن چیزی نیست که بیگانگان و رسانه های وابسته به آنان خواهان آن باشند. بنابراین سیاه نمایی با استناد به حوادث پیش آمده در جاده ها و ایجاد موج رسانه ای منفی تنها راه دشمنان برای تسکین درد ناکامی در مقابل ملت ایران است.

67603 202209 1394003983 سفری که دشمنان را به هراس انداخت

بدون تردید حوادث ناگوار جاده ای که منجربه کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنانمان گردیده برای همگان تلخ و تاسف بار است؛ اما مقایسه ی تعداد حوادث رخ داده در مسیر کاروان های راهیان نور با آمار بالای تلفات جاده ای در دیگر نقاط کشور از آن چنان ابعاد گسترده ای برخوردار نیست تا موجب شود این حوادث را به جریاناتی خاص همچون ضعف برنامه ریزی، عدم نظارت و یا عامل اجبار در این سفر ها نسبت دهیم؛ هرچند که در سال های اخیر در این سفر ها حداکثر کوشش برای استفاده از وسایل حمل و نقل مناسب مانند اتوبوس های مجهزتر و با رانندگان مجرب و استفاده از قطار صورت گرفته است و همچنین وجود عامل اجبار برای شرکت در راهیان نور سخن کذبی است که ساخته ذهن معاندان است.

حال این که چرا در میان تمامی حوادث رخ داده در جاده های کشور شبکه های فارسی زبان وابسته به بیگانه تنها به دلسوزی و ابراز نگرانی برای مجروحین و کشته شدگان راهیان نور اصرار می ورزند سوالی است که نیازی به پاسخ ندارد.

منبع : فرهنگ نیوز

احمدرضا سامانی