*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

*** ( * IRANLOG.BLOG.IR * ) ***

در این وبلاگ مسائل روز ، اتفاقات جدید ، اخبار و آخرین مقاله های فرهیختگان قرار میگیرد.

۲۱۱ مطلب توسط «احمدرضا سامانی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

قرار است 35 سالگی ایران را جشن بگیریم؛ 35 سال مبارزه پیروزمندانه با فتنه‌های عظیم از مجاهدین خلق و شبه کودتای سال 78 گرفته تا توطئه تقلب در انتخابات سال 88.

 

 به کوری چشم دشمن 35 سالگی انقلاب رو هم داریم جشن می‌گیریم؛ 35 سالی که با انواع و اقسام توطئه‌ها و خدعه‌های استکبار و اذناب داخلی آنها گذشت و به یاری خدا و هوشیاری امام (ره) و امت هنوز نظام اسلامی سر پا ایستاده است.

در این 3 و نیم دهه از عمر انقلاب اسلامی ثابت شده است که تنها پشتوانه و نقطه اتکای انقلاب و نظام، مردم هستند؛ ایستادگی مردم ما پای آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب شبیه به معجزه است در این عصر و دوران.

اگر یکی دو مورد از توطئه‌هایی که دشمن علیه این نظام کرده را در هر کشور گردن کلفت دیگری برنامه‌ریزی می‌کرد، قطعاً کمر دولت آن کشور را می‌شکست!

شاید علت اینکه خود ما نسبت به این مسئله کم توجه هستیم این باشد که خودمان در وسط میدان هستیم و قطعاً ناظران بیرونی بهتر از ما ایستادگی ملت ایران را درک می‌کنند.

فتنه‌های عظیمی مثل جریان آقای منتظری، ترورهای مجاهدین خلق، 8 سال جنگ تحمیلی، شبه کودتای سال 78، فتنه بزرگ اصلاح طلبان در سال 88 شاید پر رنگ‌ترین توطئه‌های دشمن علیه ما بوده و قطعاً همه آن نیست.

حال محاسبه کنید فقط یک مورد جنگ 8 ساله علیه ایران در هر کشور دیگری روی می‌داد چه بلائی بر سر مردم و نظام و دولت آن کشور می‌آمد!

دولت‌ها می‌آیند و می‌روند؛ 8 سال مملکت بر ریلی که آنها تعریف می‌کنند می‌چرخد، اما به هرحال می‌روند و این مردم هستند که سرنوشت خود و انقلاب خود را تعیین می‌کنند.

این چند صباح نیز می‌گذرد؛ همان طور دوران سیاه اصلاحات گذشت و علی‌رغم تلاش براندازانه بسیاری از آنها، انقلاب ما راه خود را ادامه داد و این آنها بودند که شکست خوردند نه انقلاب اسلامی.

مطمئنیم که حتی اگر بر خلاف میل مردم، بارها و بارها مذاکرات پنهانی با شیطان بزرگ هم انجام شود و قبله آمال خیلی‌ها برقراری ارتباط با شیطان نشان داده شود، باز هم این مردم هستند که تصمیم نهایی را می‌گیرند.

این انقلاب با خون به دست آمده و اگر قرار باشد روزی از دست برود، حتماً با خون از دست خواهد رفت نه با تقدیم دودستی...

احمدرضا سامانی

(بسم الله الرحمن الرحیم)

یکی از شیوخ عشایر عراق تصویری از پول جدید داعش را از طریق تلفن همراه خود نشان داد.

 

رئیس کنگره بیداری و یکی از شیوخ عشایر عراق تصویری از پول جدید داعش را از طریق تلفن همراه خود نشان داد که در سمت راست این پول که دینار داعش خوانده می‌شود، تصویر "اسامه بن لادن" سرکرده سابق القاعده با آرم داعش و امضای وزیر دارایی این گروه تروریستی قرار دارد.

«شیخ احمد ابوریشه» رئیس کنگره بیداری عراق در جریان بحث و بررسی مفاد طرح ارایه شده برای پایان دادن به بحران کنونی الانبار، این تصویر را نشان داد که گروه تروریستی "دولت اسلامی در عراق و شام" (داعش) در این استان منتشر کرده است.

 

ابوریشه این اقدام گروه تروریستی را مدرک و دلیل روشنی درباره حضور این گروه تروریستی در الانبار دانست که گروه‌های وابسته به اقلیت همچون متحدون به ریاست اسامه النجیفی رئیس مجلس عراق همچنان وجود چنین تروریست‌های خطرناکی را در الانبار انکار کرده و به محکومیت عملیات ارتش و عشایر برای سرکوب آنها می‌پردازند.

ابوریشه با نشان دادن "دینار داعش" در خلال بررسی بندهای ابتکاری که برای پایان دادن به بحران الانبار ارائه کرد، اظهار داشت جنگ علیه گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام(داعش) از طریق ارتش و پلیس با حمایت تمام عشایر ادامه دارد و عشایر الانبار از حاکمیت امنیت و قانون و اقتدار دولت حمایت می‌کنند.

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

شکست تمام ترفندها و توطئه‌های آمریکا در سوریه، تنها یک گزینه را پیش روی واشنگتن در قبال بحران سوریه قرار داده و آن اذعان به شکست و اعتراف به ناکامی در قبال دمشق است.

 

مواضع آمریکا درباره جنگ علیه سوریه نیازی به اعلام شکست از زبان «جان کری»، وزیر امور خارجه این کشور نداشت، اگرچه وزارت خارجه آمریکا رسما از این امر طفره می‌رود، اما حقایق جاری در عرصه سوریه و خاورمیانه به خوبی بیانگر این شکست و ناکامی است.

آمریکا که تلاش داشت، از طریق بحران سوریه به حاکم مطلق خاورمیانه تبدیل شود، هم اکنون آشکارا اولویت‌ها و اهداف واشنگتن در منطقه و در سوریه در حال تغییر است و این کشور تلاش می‌کند، به بهانه مبارزه با تروریسم خود را از باتلاق سوریه و خاورمیانه خارج کند. در حالی‌که تاکنون به هر ترفندی متوسل شده نتوانسته است، واشنگتن را به اهداف مورد نظرش در سوریه برساند، از حمایت از گروه‌های تروریستی مسلح گرفته که در ابتدای بحران سوریه نمود پیدا کرد تا تلاش برای قرار دادن سوریه تحت بند هفتم سازمان ملل و دخالت مستقیم نظامی در سوریه و سرانجام و در جدیدترین اقدام اعلام ارسال کمک‌های نظامی غیرکشنده! به گروه‌های تروریستی مسلح.

تمام اقدامات فوق به بن بست خوردند تا آمریکا خود را بار دیگر مجبور به حمایت از گروه‌های تکفیری و اعزام القاعده به سوریه کند تا شاید این گروه‌ها بتوانند موجبات براندازی نظام در سوریه را فراهم کنند، اما نه القاعده و نه شاخه‌هایش در سوریه از جمله «جبهه النصره» همچون «ارتش آزاد» نه تنها نتوانستند، آمریکا را به اهداف مورد نظرش برساند، بلکه حتی از ایجاد ذره‌ای شکاف در صفوف ارتش و نیروهای مسلح سوریه نیز ناتوان بودند.

شکست‌های متوالی هیچ گزینه‌ای پیش روی آمریکا باقی نگذاشت، جز اینکه روی به عربستان سعودی بیاورد و از هم پیمان دیرینه‌اش بخواهد به هر قیمت شده کار را در سوریه یکسره کند، به همین دلیل درب‌های جهنم را به روی سوریه باز کرد و با حمایت چندین برابر از گروه‌های تکفیری وابسته به القاعده هرآنچه بخواهند با سوریه انجام دهند و هرگونه بخواهند تعامل کنند. دریغ از اینکه این گروه‌ها نیز بتوانند، گامی به جلو در برابر ارتش و نظام سوریه بردارند.

در این خصوص «فایز اسماعیل»، تحلیلگر سوری امور سیاسی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در دمشق گفت: آمریکا چاره‌ای نداشت، جز اینکه در قالب ائتلاف معارضان سوری در ژنو 2 رو در روی دمشق قرار گیرد و نشستن پای چنین میز مذاکراتی در جای خود به نوعی اعتراف به شکست تمام توطئه‌ها و ترفندهای اتخاذ شده در قبال سوریه تاکنون است.

اسماعیل می‌افزاید: درخواست آمریکا از هیئت نمایندگان سوریه جهت گفت‌وگوی مستقیم و رد این درخواست به معنای تجدید نظر آمریکا در مواضع سابق خود در قبال دمشق بود و این سرخوردگی سیاسی واشنگتن است که بشارت دهنده شکست و ناکامی کامل آمریکا در دمشق است.

وی ادامه می‌دهد: وی در خصوص سخنان اخیر جان کری در کنفرانس مونیخ که صراحتا به شکست سیاست آمریکا در سوریه اعتراف کرده بود، اگرچه به سرعت از سوی وزارت امور خارجه آمریکا نفی شد، اما آنچه در ژنو 2 گذشت، قابل نفی و انکار نیستند و بیانگر این امر هستند که آمریکا اگرچه به اعتراف به شکست خو نگرفته است، اما این بار و در قبال سوریه باید خود را برای این اعتراف آماده کند، اما برای فرار از این اعتراف و حفظ آبروی بر باد رفته خود، بدون تردید به راه‌های فرار و دستاویزهای دیگری متوسل خواهد شد.

احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اواسط ماه گذشته میلادی منابع نزدیک به گروه‌های تروریستی مسلح سوری خبری را منتشر و آن را به «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق منتشر کردند، مبنی بر اینکه شاهزاده «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت عربستان سعودی برای درمان بیماری دیسک کمر خود به آمریکا سفر کرده و به دلیل قرار داشتن در شرایط بد جسمانی به این زودی‌ها به عربستان باز نمی‌گردد. 

 

برای چندین روز رسانه‌های مختلف منطقه‌ای و بین المللی به این موضوع پرداختند، چراکه این قضیه از اهمیت بسزایی برخوردار بود و در حالی که برخی منابع تلاش می‌کردند، این خبرها را تکذیب کنند، تصمیمات گرفته شده از سوی مسئولان ارشد سعودی به نحوی بر اخبار منتشره درباره شاهزاده بندر مهم تایید زد. 

ناظران بر این باورند، تمرکز رسانه‌های وابسته به حکومت سعودی بر قضیه جهادی‌های سعودی که در سوریه و دیگر مناطق منطقه که به سرزمین جهاد و یاری توصیف و معروف شده‌اند، به سر می‌برد، «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی را واداشت تا فرمانی صادر کند تا به موجب آن هر شهروند عربستانی که این کشور را به قصد جنگ و به اصطلاح جهاد در کشورهای دیگر ترک کند، حبس خواهد شد و هیچ کس از این فرمان مستثنی نخواهد شد، بلکه برعکس کسانی که از این فرمان عدول و سرپیچی کنند، به اشد مجازات محکوم خواهند شد. 



پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه‌ ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادی‌های سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند. 
با توجه به این سه نکته که در سطور بالا ذکر آنها محافل دیپلماتیک نتیجه می‌گیرند که دولت آمریکا در پس تغییر و تحولاتی قرار دارد که در مواضع عربستان سعودی در قبال بحران سوریه مشاهده می‌شود. 
پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه‌ ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادی‌های سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند.

 این محافل حتی پا را از این هم فراتر می‌نهند و تاکید می‌کنند که تغییر و تحولات بیشتر و عمیق‌تر را باید در ماه مارس آینده مشاهده کرد، یعنی زمانی که غرب روابط جدید خود با ایران را بیش از پیش آشکار و عیان خواهد کرد و موجب خواهد شد تا شاهد تشکیل ائتلاف‌ها و محورهای جدید در نقشه منطقه‌ای باشیم که در آن ترکیه در انزوا و عزلت نخواهد بود، بلکه در راستای هدف کنونی و استراتژیک آمریکا در منطقه یعنی مبارزه با تروریسم جهت تضمین امنیت نفت‌کش‌های آمریکایی گام بر خواهد داشت، چون براساس نقشه پراکندگی کنونی در تیر رس گروه‌های سلفی تکفیری افراط گرایی قرار خواهند گرفت که وزارت دفاع آمریکا آن را در فهرست گروه‌های تروریستی بسیار خطرناک خود قرار داده است. 

در این چارچوب محافل دیپلماتیک منطقه‌ای تاکید می‌کنند که مواضع اخیر عربستان سعودی بازتاب‌های مثبت خود را هفته‌های آینده آشکار خواهد ساخت و نشان خواهد داد که ریاض به این باور رسیده است که بازی‌های جاری در عرصه بین المللی بسیار پیچیده‌تر و بزرگ‌تر از درک و فهم آل سعود شده و توافقات مسکو و واشنگتن مراحل پایانی تحقق و عملی شدن خود را طی می‌کنند. 

و سرانجام اینکه ادامه لجاجت‌های سعودی با واقعیت‌های جاری در عرصه بین المللی و منطقه‌ای و تغییر و تحولات رخ داده در آن و طرح‌های آمریکا غیر ممکن است که در این مرحله بر دو موضوع اساسی و مهم متمرکز شده است، یعنی عقب نشینی امن از افغانستان و تامین امنیت گذرگاه‌های نفتی که نفت‌کش‌های آمریکایی محکوم هستند، از آنها عبور کنند و تصمیمات ایران که بر یکی از مهمترین این گذرگاه‌ها اشراف و نظارت دارد. 


به نظر می‌رسد، تصمیمات اخیر عربستان سعودی با آغاز دور دوم کنفرانس ژنو 2 در ارتباط باشد که به بحران سوریه و آینده آن می‌پردازد و یکی از مهمترین خواسته‌های نظام سوریه در این مرحله از گفت‌وگوها فراتر از توقف حمایت‌های مالی است و آن فراخواندن تروریست‌های خود به داخل است، چون در غیر این صورت با عملیات‌های بسیار سخت و شدید ارتش سوریه در مقابله با گروه‌های مسلح تروریستی مواجه خواهد شد، به خصوص آنکه در این مرحله شاهد روی گردانی ترکیه از عربستان سعودی نیز هستیم و نمود این روی گردانی را می‌توان در بستن گذرگاه‌های مرزی به روی تروریست‌ها ملاحظه کرد و آنچه ترکیه را در این اقدام مصمم‌تر می‌کند، گزارش‌های اطلاعاتی ارائه شده به دولت آمریکا و وزارت دفاع این کشور است که تاکید می‌کند، ارتش سوریه نبردهای استراتژیک خود را به پایان برده و یا در آستانه پایان دادن به آنهاست و با قدرت موفق شده، علاوه بر اینکه ضربات مهلک و سختی را به گروه‌های مسلح تروریستی وارد کند، در بسیاری از مناطق ارتباط آنها را با یکدیگر قطع کند و این به معنای به محاصره در آمدن این گروه‌ها و قطع راه‌های کمک‌رسانی و امدادی به آنهاست که این امر موجب می‌شود تا غلبه بر این گروه‌ها بسیار راحت‌تر صورت گیرد و نمونه این امر را می‌توان در حمله ناکام گروه‌های تروریستی مسلح به زندان حلب مشاهده کرد که بنابر شهادت دستگاه‌های اطلاعاتی غربی در این حمله تروریست‌هایی شرکت داشتند که دارای مهارت‌های بسیار در جنگ بودند و برنامه ریزی‌های دقیقی برای تصرف زندان کرده بودند. 

بدون تردید این پیروزی‌ و مشابه چنین پیروزی‌هایی اگر موفقیت‌ها و پیروزی‌های نظام در پس آن قرار نداشتند، هیچ‌گاه حاصل نمی‌شدند، به ویژه آنکه هر روز خبرهایی درباره مصالحه و آشتی ملی از یکی از مناطق سوریه به گوش می‌رسد و این به معنای حل اختلافات موجود بین نظام سوریه و معارضان سوری است که در پس آن توافقات قدرت‌های بین المللی و منطقه‌ای قرار دارد.
احمدرضا سامانی

بسم الله الرحمن الرحیم

دکتر عصام علی العماد الیمنی، شیعه‌شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و فارغ‌التحصیل مدرسه امام محمد سعود عربستان سعودی است. وی که خود زمانی پیرو وهابیت بوده و به مذهب تشیع گرویده، در گفت‌وگویی مفصل با تسنیم به بررسی مهم‌ترین چالش‌های پیشِ‌ روی گفتمان تقریب در جهان اسلام پرداخته و معتقد است وهابیت و جریان تکفیری مهم‌ترین مهم‌ترین مانع وحدت اسلامی است که همواره و به‌ویژه طی دو سه دهه اخیر کوشیده است تا با انواع شگردها بین مذاهب اسلامی اختلاف‌انگیزی کند.

 

افشاگری وهابی مسلمان شده درباره وهابیت

 

عصام العماد معتقد است که وهابیت از ترفندها و شگردهای متعددی برای تقرقه‌افکنی و فتنه مذهبی در بین مسلمانان استفاده می‌کند که از جمله آنها تخریب چهره‌های برجسته و تأثیرگذار تقریبی دنیای اسلام در میان اهل‌سنت و شیعه،‌ تحریف آرا و افکار بزرگان اهل سنت حتی آثار ابن‌تیمیه برای تکفیر شیعیان و نسبت‌ های دروغ به علمای طراز اول اهل تسنن است.

 

وی می‌گوید: از جمله مسائلی که امروز وهابیت به شدت روی آن کار می‌کنند آن است که محتوای توحید تکفیری وهابی را در قالب توحید بزرگان و ائمه اهل سنت مانند امام شافعی، امام فخر رازی و... چاپ کرده و در کشورهای سنی‌مذهب توزیع کرده‌اند.

 

وی معتقد است همه ظهور وهابیت ریشه در مخالفت ابن‌تیمیه با عالم برجسته اهل سنت بازمی‌گردد: ابوحامد غزالی و امام فخر رازی؛ و به جرأت می‌توان گفت که ۹۹ درصد آثار ابن‌تیمیه در رد این دو شخصیت بزرگ است و با رد کردن این شخصیت بزرگ جهان اهل تسنن در حقیقت به مبارزه با عقل و علم کلام (و خداشناسی) برخاسته است. عصام همچنین معتقد است از دیگر شگردهای وهابیت برای ایجاد شکاف میان تسنن و تشیع تضعیف حوزه‌های علمیه اهل تسنن و تزریق شخصیت‌های وهابی به حوزه‌های علمیه اهل سنت است.

 

به عقیده این اسلام‌شناس یمنی‌الاصل حمایت از وزرای فرهنگ کشورهای مختلف برای بایکوت کردن و در تنگنا قرار دادن شیعه از دیگر شگردهای وهابیت است. آنان همچنین کتاب‌های متعددی با موضوع روش تبلیغ در مناطق مختلف جهان اهل تسنن توزیع کرده‌اند و پایان‌نامه‌های دانشگاهی متعددی در حوزه روش تبلیغ در مقاطع دکتری در دانشگاه‌های عربستان دفاع شده است. آنان به هر سرزمینی وارد می‌شوند، ابتدا در ظاهر با اعتقاد مردم همراهی کنند تا بتوانند آرام‌آرام آن ها را جذب و برای خود تربیت کنند و مهم‌ترین زمینه‌ و بستر برای تبلیغات انحرافی آنها، بی‌اطلاعی و بی‌سوادی اغلب مسلمانان است.

 

 

«سلفی» در جهان اهل سنت مفهومی مقدس و ممدوح است

عصام العماد معتقد است یکی دیگر از شگردهای وهابیت برای ایجاد شکاف میان اهل تسنن و تشیع، استفاده از مفهوم «سلفیت» به جای «وهابی» است. کلمه «سلفی» به دلیل انتساب به سلف صالح و بزرگان اهل سنت، در طول تاریخ همواره برای جهان اهل سنت مفهومی مقدس و محبوب تلقی می‌شده، در حالی‌که کلمه «وهابی» واژه‌ای نوظهور منتسب به محمد عبدالوهاب است و جامعه اهل تسنن آن را قبول ندارد. از همین روی کوشیدند تا محتویات تفکرات وهابی را در قالب زیبا و ممدوح و مقبول سلفی به خورد مسلمانان اهل تسنن بدهند.

 

 

سیدجمال؛ نخستین کسی که واژه سلفی را رسانه‌ای و جهانی کرد

وی می‌گوید: سیدجمال‌الدین اسدآبادی به دلیل اقدامات تقریبی و مبارزات‌اش در میان اعراب به جمال‌الدین افغانیِ سلفی مشهور بود. هر چند که واژه «سلفی» از همان قرون نخستین ایلامی مصطلح شد و کلمه سلفی در قرن اول و دوم هم وجود داشت، اما نخستین کسی که این کلمه را به تعبیری رسانه‌ای و جهانی کرد، جمال‌الدین سلفی است.

به همین دلیل است که اعراب و همه مسلمانان به رسم احترام و از سر تکریم به جمال‌الدین و محمد عبده را «سلفی» و نهضت آنان را «حرکة السلفیة» می‌دانند. امام حسن‌البناء مؤسس و رهبر اخوان المسلمین در تعریف این جنبش و برای اصالت دادن به آن می‌گفت «نحن سلفیون». معنا و مفهوم «سلفی» در کلام حسن البناء غیر از معنای «سلفی» در زبان امروز است.

 

این اسلام‌شناس یمنی‌الاصل تصریح کرد: مراد حسن البناء از سلفی آن است که ما اهل سنت حقیقی هستیم و در صدد بازگشت به اندیشه‌های سلف، قرآن، اسلام اصیل محمدی و واقعی هستیم. «سلفی» در زبان جمال‌الدین هم همین معنای بازگشت به اسلام اصیل را دارد.

در زمان مشروطه در اوایل قرن ۲۰ هم همیشه کلمه «سلفی» به اندیشمندان و متفکران بزرگ جهان اسلام مانند امام حسن‌البنا، جمال‌الدین اسدآبادی، محمداقبال لاهوری و... اطلاق می‌شد. تقریبا از زمان رشیدرضا به بعد، زمانی که وهابیت پی بردند که جهان اسلام از کلمه «وهابی» بیزار است، کلمه ممدوح و مقدس «سلفی» را جایگزین کلمه وهابی کردند. بنابراین کاربرد کلمه «سلفی» برای «وهابی» به اوایل قرن بیستم برمی‌گردد و از زمان ظهور وهابیت تا اوایل قرن ۲۰ کلمه سلفی برای اشاره به وهابیت مطرح نمی‌شد.

 

 

ما اشتباه کرده‌ایم که وهابی را مترادف با سلفی گرفته‌ایم

وی گفت: واقعیت این است که ما هم اشتباه کرده‌ایم که کلمه وهابیت و سلفیت را به عنوان مترادف یکدیگر پذیرفته‌ایم، در حالی که این ترادف اصلا درست نیست. مفتی اعظم اهل تسنن در سوریه، شهید علامه سعید رمضان البوطی در کتاب خود به نام «سلفیت؛ بدعت نه مذهب» صراحتا عنوان کرده که کلمه سلفیت چیزی غیر از کلمه وهابیت است.

یکی از دلایلی که وهابیت تصمیم گرفت خود را با عنوان سلفی در جهان اسلام معرفی کنند این بود که می‌دانستند با این روش می‌توانند سنی‌ها را جذب خود کند. چراکه وهابی منتسب به محمدعیدالوهاب است و به او برمی‌گردد، اما سلفی ادعای بازگشت به اسلام ناب محمدی یا به‌قول برخی از بزرگان به دنبال بازگشت به خویشتن خویش را دارد.

 

 

یک مغلطه بزرگ و تحریف تاریخ

به باور عصام العماد در اوایل قرن ۲۰ مسلمانان تحت تأثیر استعمار، بسیار به تفکرغرب گرایش داشتند و از همین روی سیدجمال‌الدین از احیاگران دنیای اسلام هشدار داد که ما باید به خویشتن بازگردیم و برای القای این معنا واژه سلف را به کار برد و سلفی در کلام او در واقع به معنای بازگشت به اسلام است. در زمان حسن البنا هم سلفی معنای بازگشت به خویشتن دارد، در حالی که امروز وهابیت با مترادف دانستن سلفی و وهابی ادعا می‌کند که حسن البنا اعلام کرده که «وهابی» بوده است.

این یک مغلطه بزرگ و تحریف تاریخ است. در حقیقت حسن البنا از آن جهت خود را سلفی معرفی کرده که قصد داشته تا اعلام کند که در امتداد جنبش جمال‌الدین قرار گرفته است. وهابیون امروز از کلمه سلفی سوء استفاده می‌کنند در حالی که شهیدعلامه سعید رمضان البوطی در کتابش تصریح می‌کند که سلفی به مفهوم بازگشت به خویشتن است و با بدعت وهابیت متفاوت است.

 

 

با یک تغییر اسم توانستند شیعیان و اهل تسنن را به جان هم بیندازند

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر وهابیت با ادعای سلفی بودن می‌تواند به برنامه شیعه وانمود کند که تفکر وهابیت، تفکر اهل تسنن است. همچنان که برخی برادران شیعه به من می‌گویند دشمنان واقعی اسلام همین سلفیت است. اما من به آنها پاسخ دادم که سلفیت غیر از وهابیت است و اینها با یک تغییر اسم ساده توانسته‌اند بسیاری از شیعیان و اهل تسنن را فریب دهند و به جان هم بیندازند. در حالی که در قرن ۱۸ و ۱۹ و حتی تا نیمه قرن بیستم و حوالی سال‌های ۱۹۵۰ کلمه سلفی با مفهوم حقیقی خود مورد استفاده قرار می‌گرفت. از زمان تشکیل دولت عربستان و اقدامات دیپلماتیک آنها در تغییر نام وهابیت، کلمه سلفی به جای کلمه وهابی استفاده شد.

 

 

سلفیون از همان قرون اول وجود داشتند، اما هیچگاه شیعه نکشتند

عصام العماد تصریح کرد: سلفیون از همان قرون اولیه در جهان اسلام حضور داشتند، اما هیچگاه شیعه نمی‌کشتند. امام بخاری و امام مسلم نیشابوری از بزرگان اهل سنت خود سلفی بودند، اما به عنوان سلفی واقعی هرگز فتوا ندادند که مثلا کسانی که قائل به توسل هستند باید کشته شوند. ما باید «سلفی» را با تعریف حقیقی اهل تسنن معرفی کنیم. چون وهابی منسوب به محمد عبدالوهاب است، اما «سلفی» منسوب به امام بخاری سمرقندی، امام مسلم، امام فخر رازی، امام طبری و... است. پس واقعیت آن است که وهابیون خود می‌دانند که اسلام با قرائت محمد عبدالوهاب هیچ جذابیتی ندارد و مسلمانان از آن فرار می‌کنند و معرفی وهابیت به مثابه یک نحله مستقل برای آنها خطر بزرگی است.

 

 

وهابیون با نام سلفی برای خود جلب مشروعیت کردند

وی در پایان گفت: در حقیقت آنها با سلفی خواندن خود از نام بزرگان اهل سنت همچون امام بخاری، امام فخر رازی و... مشروعیت می‌گیرند، چرا که اگر بگوییم اسلام آنها اسلام سلف و بزرگان اهل سنت است، در آن صورت این مسلک مورد استقبال اهل تسنن واقع شده و بین‌المللی می‌شود، اما اسلام عبدالوهاب اسلام انحصاری است و به همین دلایل اینان وهابیت را در پناه کلمه سلفی بردند.

احمدرضا سامانی