مگر خزانه خالی نبود؟ این رانت دو هزار میلیاردی از کجا درآمد؟
......................................................
روزنامه وطنامروز با درج این مطلب درباره واگذاری یک رانت ۶۵۰ میلیون یورویی (حدود ۲ هزار میلیارد تومانی) در دولت جدید و به دستور معاون اول رئیسجمهور نوشت: موضوع رانت ۶۵۰ میلیون یورویی یک بدهکار بزرگ بانکی در دولت فعلی تناقض در رفتار و گفتار دولتمردان را بیش از پیش آشکار کرد. این اتفاق مشخص کرد مسئولان اقداماتی که دیگران انجام دادهاند را رانت و ویژهخواری و کاسبی تحریم میدانند اما تصمیمهایی که خود میگیرند را تدبیر میخوانند. رئیسمحترم جمهور که اتفاقاً حقوقدان هم هست دو هفته پیش در نامهای به معاون اول خود دستور(!) داد با ویژهخواران و کاسبان تحریم برخورد کند در حالی که برخورد با متخلفان اصلاً وظیفه قوه مجریه نیست.
......................................................
این روزنامه با اشاره به بخشنامه جهانگیری در این باره مینویسد: طبیعی است که ما از برخورد با هرگونه فساد اقتصادی حمایت میکنیم و قطعاً باید ویژهخواران و کاسبان تحریم و حتی مفسدان پروندههای مهمتر مانند کرسنت و استاتاویل شناسایی شوند و قوه قضائیه نیز بدون هیچ اغماضی با آنها برخورد کند اما رفتار دوگانه درباره رانتخواریها و ویژهخواریها میتواند زمینه مفاسد جدید را فراهم کند. دولت از یک طرف دستور و بخشنامه میدهد که با متخلفان اقتصادی برخورد شود و از طرف دیگر در مورد یک نمونه رانتخواری و ویژهخواری که در دولت فعلی رخ میدهد سیاست حمایت را پیشه میکند. احمد توکلی، عضو ناظر شورای پول و اعتبار هفته گذشته با جزئیات بسیار زیاد اطلاعاتی از ویژهخواری و رانتخواری ۶۵۰ میلیون یورویی یک بدهکار بزرگ بانکی برای تامین کالاهای اساسی میدهد اما دولت نه تنها در این مورد اقدام نمیکند بلکه به بانک مرکزی دستور میدهد اگر افرادی دیگر مشابه این فرد قصد دریافت ارز بانک مرکزی دارند به آنها هم ارز بدهید!
......................................................
وطنامروز با انتقاد از خودی و غیرخودی کردن در حوزه رانت و رانتخواری ادامه میدهد: در نامه اسحاق جهانگیری نکته ظریفی وجود دارد، تدبیر دولت یازدهم موجب شد کالاهای اساسی با وجود دو برابر شدن پایه نرخ ارز رسمی تغییر چندانی نکند؟ مگر خزانه مملکت خالی نبود؟ دولت یازدهم با کدام خزانه مابهالتفاوت دو برابر شدن نرخ کالاهای اساسی را پرداخت کرده است؟ تناقضهای دولتی مخصوصا در حوزه اقتصادی هنوز ادامه دارد و شواهد حکایت از تداوم این تناقضها دارد. این تناقض در رفتار و گفتار اقتصادی در آینده موجب خواهد شد ناهماهنگیها در حوزههای اقتصادی افزایش پیدا کند و در نتیجه مردم قربانی این بیتدبیریها شوند.
......................................................
اگر به من اجازه بدهند شما ایرانی ها را به بدترین شکل میخورم
زر زر یکی از وهابی های الاغ ، ببینید و بخندید
مدت قرار داد:25 سال بین ایران و امارات(به عبارتی دقیقتر شرکت ملی نفت و شرکت کرسنت) (دارای دو مرحله ،مرحله اول 7 سال ، مرحله دوم 18 سال)
فروش نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران با شرایط زیر:
قیمت هر بشکه نفت در مرحله اول(7 سال ابتدایی) 18 دلار
قیمت هر بشکه نفت در مرحله دوم(18 سال بعدی)40 دلار
امکان افزایش قیمت ها به صورت جدی وجود ندارد.
این در حالیست که امروز قیمت هر بشکه نفت نزدیک به 100 دلار است یعنی حدود 5.5 برابر قیمت مندرج در قرار داد
مشکلات قرارداد:
بهای ثابت قیمت در یک بازه بسیار بلند مدت و عدم امکان افزایش قیمت به صورت جدی
عقد قرارداد بدون مزایده بین المللی
اما ماجرا دادگاه لاهه چیست؟
با روی کار آمدن دولت نهم(طبق دستور دیوان محاسبات کشور) ، این قرارداد از طرف ایران به صورت یک طرفه نادیده گرفته شد ، شرکت کرسنت از ایران شکایت کرد.در دولت قبلی دو بار دادگاه برگزار شده است ، ایران در دو دور اولیه موفق به اثبات فساد در پرونده کرسنت شده است(اگر فساد اثبات شود دادگاه به نفع ایران و به ضرر طرف اماراتی حکم می دهد)
اما دور سوم(و البته دور نهایی):متاسفانه تعداد زیادی از متهمین دادگاه قبلی که جرمشان نیز به اثبات رسیده است هم اکنون از مسئولین بلند پایه وزارت نفت هستند و برای تبرئه خودشان از اتهام سعی دارند در دور سوم(دور نهایی) به هر قیمتی خود را از پرونده فساد تبرئه کنند.
تبرئه شدن همانا و اعلام حکم بر زیان ایران همانا.
حداقل ضرر این حکم برای منافع ملی ما 8 میلیارد دلار خواهد بود و حداکثر این مقدار تا 30 میلیارد دلار تخمین زده می شود