بسم الله الرحمن الرحیم
اواسط ماه گذشته میلادی منابع نزدیک به گروههای تروریستی مسلح سوری خبری را منتشر و آن را به «رابرت فورد»، سفیر سابق آمریکا در دمشق منتشر کردند، مبنی بر اینکه شاهزاده «بندر بن سلطان»، رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت عربستان سعودی برای درمان بیماری دیسک کمر خود به آمریکا سفر کرده و به دلیل قرار داشتن در شرایط بد جسمانی به این زودیها به عربستان باز نمیگردد.
برای چندین روز رسانههای مختلف منطقهای و بین المللی به این موضوع پرداختند، چراکه این قضیه از اهمیت بسزایی برخوردار بود و در حالی که برخی منابع تلاش میکردند، این خبرها را تکذیب کنند، تصمیمات گرفته شده از سوی مسئولان ارشد سعودی به نحوی بر اخبار منتشره درباره شاهزاده بندر مهم تایید زد.
ناظران بر این باورند، تمرکز رسانههای وابسته به حکومت سعودی بر قضیه جهادیهای سعودی که در سوریه و دیگر مناطق منطقه که به سرزمین جهاد و یاری توصیف و معروف شدهاند، به سر میبرد، «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی را واداشت تا فرمانی صادر کند تا به موجب آن هر شهروند عربستانی که این کشور را به قصد جنگ و به اصطلاح جهاد در کشورهای دیگر ترک کند، حبس خواهد شد و هیچ کس از این فرمان مستثنی نخواهد شد، بلکه برعکس کسانی که از این فرمان عدول و سرپیچی کنند، به اشد مجازات محکوم خواهند شد.
پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادیهای سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند.
با توجه به این سه نکته که در سطور بالا ذکر آنها محافل دیپلماتیک نتیجه میگیرند که دولت آمریکا در پس تغییر و تحولاتی قرار دارد که در مواضع عربستان سعودی در قبال بحران سوریه مشاهده میشود.
پس از این فرمان بود که سفیر عربستان سعودی در آنکارا اطلاعیه ای منتشر کرد که در آن تاکید شده بود، سفارت عربستان سعودی در ترکیه آماده استقبال و پذیرش جهادیهای سعودی است که در سوریه در حال مبارزه هستند و تمایل دارند به کشور خود باز گردند.
این محافل حتی پا را از این هم فراتر مینهند و تاکید میکنند که تغییر و تحولات بیشتر و عمیقتر را باید در ماه مارس آینده مشاهده کرد، یعنی زمانی که غرب روابط جدید خود با ایران را بیش از پیش آشکار و عیان خواهد کرد و موجب خواهد شد تا شاهد تشکیل ائتلافها و محورهای جدید در نقشه منطقهای باشیم که در آن ترکیه در انزوا و عزلت نخواهد بود، بلکه در راستای هدف کنونی و استراتژیک آمریکا در منطقه یعنی مبارزه با تروریسم جهت تضمین امنیت نفتکشهای آمریکایی گام بر خواهد داشت، چون براساس نقشه پراکندگی کنونی در تیر رس گروههای سلفی تکفیری افراط گرایی قرار خواهند گرفت که وزارت دفاع آمریکا آن را در فهرست گروههای تروریستی بسیار خطرناک خود قرار داده است.
در این چارچوب محافل دیپلماتیک منطقهای تاکید میکنند که مواضع اخیر عربستان سعودی بازتابهای مثبت خود را هفتههای آینده آشکار خواهد ساخت و نشان خواهد داد که ریاض به این باور رسیده است که بازیهای جاری در عرصه بین المللی بسیار پیچیدهتر و بزرگتر از درک و فهم آل سعود شده و توافقات مسکو و واشنگتن مراحل پایانی تحقق و عملی شدن خود را طی میکنند.
و سرانجام اینکه ادامه لجاجتهای سعودی با واقعیتهای جاری در عرصه بین المللی و منطقهای و تغییر و تحولات رخ داده در آن و طرحهای آمریکا غیر ممکن است که در این مرحله بر دو موضوع اساسی و مهم متمرکز شده است، یعنی عقب نشینی امن از افغانستان و تامین امنیت گذرگاههای نفتی که نفتکشهای آمریکایی محکوم هستند، از آنها عبور کنند و تصمیمات ایران که بر یکی از مهمترین این گذرگاهها اشراف و نظارت دارد.
به نظر میرسد، تصمیمات اخیر عربستان سعودی با آغاز دور دوم کنفرانس ژنو 2 در ارتباط باشد که به بحران سوریه و آینده آن میپردازد و یکی از مهمترین خواستههای نظام سوریه در این مرحله از گفتوگوها فراتر از توقف حمایتهای مالی است و آن فراخواندن تروریستهای خود به داخل است، چون در غیر این صورت با عملیاتهای بسیار سخت و شدید ارتش سوریه در مقابله با گروههای مسلح تروریستی مواجه خواهد شد، به خصوص آنکه در این مرحله شاهد روی گردانی ترکیه از عربستان سعودی نیز هستیم و نمود این روی گردانی را میتوان در بستن گذرگاههای مرزی به روی تروریستها ملاحظه کرد و آنچه ترکیه را در این اقدام مصممتر میکند، گزارشهای اطلاعاتی ارائه شده به دولت آمریکا و وزارت دفاع این کشور است که تاکید میکند، ارتش سوریه نبردهای استراتژیک خود را به پایان برده و یا در آستانه پایان دادن به آنهاست و با قدرت موفق شده، علاوه بر اینکه ضربات مهلک و سختی را به گروههای مسلح تروریستی وارد کند، در بسیاری از مناطق ارتباط آنها را با یکدیگر قطع کند و این به معنای به محاصره در آمدن این گروهها و قطع راههای کمکرسانی و امدادی به آنهاست که این امر موجب میشود تا غلبه بر این گروهها بسیار راحتتر صورت گیرد و نمونه این امر را میتوان در حمله ناکام گروههای تروریستی مسلح به زندان حلب مشاهده کرد که بنابر شهادت دستگاههای اطلاعاتی غربی در این حمله تروریستهایی شرکت داشتند که دارای مهارتهای بسیار در جنگ بودند و برنامه ریزیهای دقیقی برای تصرف زندان کرده بودند.
بدون تردید این پیروزی و مشابه چنین پیروزیهایی اگر موفقیتها و پیروزیهای نظام در پس آن قرار نداشتند، هیچگاه حاصل نمیشدند، به ویژه آنکه هر روز خبرهایی درباره مصالحه و آشتی ملی از یکی از مناطق سوریه به گوش میرسد و این به معنای حل اختلافات موجود بین نظام سوریه و معارضان سوری است که در پس آن توافقات قدرتهای بین المللی و منطقهای قرار دارد.